پس از حرکت نمایشی آمریکاییها منابع مرتبط با پنتاگون طی شب و روز گذشته مدعی شدند که آمریکا با ۱۲۵ بمب، به ۷ پایگاه و تاسیسات در عراق و سوریه حمله کردهاست.
سوال افراد بیطرف و صاحبان افکار عمومی این است که چرا آمریکاییها در این عملیات خطوط نبرد جبهه مقاومت با گروهکهای تروریستی را هدف قرار دادهاست؟؟؟ لازم است اضافه شود که، مناطق مورد حمله در بوکمال، دیرالزور و المیادین، تصادفا(!) خطوط دفاعی در برابر گروهکهای تروریستی تحت امر آمریکا و اسرائیل هستند و نیروهای مستقر در آن مناطق، طی سالهای اخیر با تمام قدرت نقشه جنگ نیابتی تروریستها را خنثی و سرکوب کردهاند.
بایدن که این عملیات را به منظور فرار از زیر بار انتقادات جدی رادیکالها شروع کردهبود، حملات را زمانی آغاز کرد که بازارهای مالی و نفتی تا دوشنبه تعطیل هستند و این برنامه نرخ بازار، بویژه بازار نفت را تحتالشعاع قرار ندهد”. و این خود، نشانه ترس واضح از پیامدهای درگیری جدی است.
اسکات ریتر، افسر سابق اطلاعات ارتش آمریکا تصریح کرد: “به ۸۵ هدف حمله شد. آن هم پس از پنج روز وقت مناسب. اگر کسی فکر میکند، این اقدامات چیزی جز سروصدای الکی بود، عقل ندارد. مضاف بر اینکه حتی به یک هدف مهم هم حمله نشد. هیچ چیزی عوض نخواهد شد. برای این کارها سالانه حدود هزار میلیارد دلار هزینه می کنیم”.
در حالی که گزارشگر BBC میگوید: “بخش بزرگی از مقرهای مورد حمله، خالی بوده” و از آن به عنوان یک حرکت نمایشی یاد میکند، خبرنگار CNN در تلآویو تاکید کرد: “متاسفانه تاخیر ۵ روزه، منجر به آمادگی و جابجایی افراد کلیدی و تسلیحات مهم شدهاست”.
شبکه NBC NEWS هم طی،گزارشی گفتهاست: تاخیر چند روزه باعث شد گروههای فعال در منطقه، زمان کافی برای کسب آمادگی در برابر حملات را داشتهباشند.
ثُمّ ماذا؟ هر اقدامی را باید با نتیجه و پیامدهایش سنجید. پنج روز سردرگمی و سپس حمله به پایگاهها و سولههای تقریبا خالی، از درماندگی پیدا و پنهان حکایت میکند. در واقع آمریکا با این حرکت مشت بسته و پر از خالی خود را گشود.
شاید کسانی بگویند، آمریکا میخواست از دشمنان خود در منطقه و در رأس آنها از ایران زهرچشم بگیرد؟ اما از چه کسانی؟ رزمندگانی که سالها در برابر انواع تهدیدهای آمریکاییها سینه سپر کردهاند و و هر روز انتظار شهادت در مسیر جهاد با دشمن ترین دشمنان خداوند را میکشند؟ آیا از این تحرکات بیشرمانه باکی دارند؟
همین روزها مقاومت یمن، دو کشتی انگلیسی و آمریکایی را هدف گرفت و با چند فروند موشک بالستیک و پهپاد، بندر ایلات در جنوب فلسطین اشغالی را هدف قرار داد. مقامات مصری میگویند کانال سوئز تقریباً از کشتیهای تجاری خالی شدهاست.
تقلای غرب، ریشه و علت اصلی جنگ را گم و گور نمیکند و آن نسلکُشی بزرگی است که اسرائیل با حمایت کامل آمریکا در غزه انجام داد، با این توهم که غزه را تنها گیر آوردهاند.
هر چند غزه، این بار بزرگترین تحقیر چند ده سال اخیر را درمورد اسرائیل رقم زد، اما دیگر اضلاع جبهه مقاومت، غزه را تنها نگذاشتند و بعد از این هم تنها نمیگذارند.
صدها تحلیل در آمریکا و اروپا منتشر شده، مبنی بر این که ریشه بحران، سرکوب ملت فلسطین است، و مصلحت آمریکا در این است که ضمن کاهش حضور نظامی و تلفات و خسارات خود، اسرائیل را به پایان دادن جنگ وادار کند.
قطعی ترین گزاره درباره تحولات جاری این است که پای آمریکا گیر است و نمیتواند بزند و بگریزد. قطعا زدن ضربات دردناکتر نقطهای و زنجیرهای تا برآورده شدن مطالبات مشروع مقاومت منطقه، درباره پایان اشغالگری و جنگ ادامه خواهد یافت، و در این میدان آمریکا، بازنده اصلی است.
حالا، نوبت بازی جبهه مقاومت است.
برگرفته از تحلیل برادر محمد ایمانی